کتاب ملت عشق درباره چیست؟ آیا این کتاب را باید بخوانیم؟
کتاب ملت عشق درباره چیست؟ آیا این کتاب را باید بخوانیم؟
ملت عشق رمانی است که توانسته به تنهایی در ترکیه بیش از ۵۰۰ بار به چاپ برسد و به عنوان پرفروشترین کتاب تاریخ ترکیه محسوب شود. این رمان در ایران هم با استقبال فراوانی روبرو شد و تنها در یکی از ترجمهها توانست بیش از ۵۰ بار تجدید چاپ شود. تا به حال ترجمههای متفاوتی از این کتاب شده است اما بهترین ترجمه ملت عشق متعلق به " ارسلان فصیحی " از نشر " ققنوس " است.
در ابتدا باید بدانید که نقدها نسبت به کتاب " ملت عشق " بسیار متفاوت میباشد و برخی از منتقدان این کتاب را به عنوان بهترین کتابی که خواندند معرفی میکنند و برخی دیگر آن را صرفاً یک کتاب معمولی میدانند. نکته دیگری که در رابطه با کتاب ملت عشق وجود دارد قواعد خواندنی شمس تبریزی است که در کتاب آمده است که این قواعد به نامهای " چهل قاعده شمس تبریزی " یا " چهل قاعده عشق " نیز شناخته میشود.
در ادامه این مطلب ضمن اینکه به شما پیشنهاد میکنیم حتما روزانه چند صفحه کتاب بخوانید، شما را با کتاب ملت عشق نیز بیشتر آشنا میکنیم و پیشنهاد میکنیم که حتما این کتاب و کتابهای داستانی را در برنامه مطالعاتی خود قرار دهید.





نویسنده کتاب ملت عشق
" الیف شافاک " نویسنده کتاب " ملت عشق " است. او در سال ۱۹۷۱ در استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد و دوران کودکی و جوانی خود را در مادرید، آنکارا، کلن، استانبول، میشیگان و آریزونا گذراند. الیف شافاک فارغ التحصیل رشته روابط بین الملل از دانشگاه فنی خاورمیانه آنکارا میباشد که دوره کارشناسی ارشد خود را در همان دانشگاه در رشته مطالعات زنان و دوره دکتری خود را در رشته علوم سیاسی به اتمام رساند.

موضوع کتاب ملت عشق
کتاب ملت عشق دو داستان متفاوت را شامل میشود که به گونهای آنها در کنار یکدیگر و به صورت موازی ادامه پیدا میکنند و به هم مرتبط هستند. یکی از این داستانها به سال ۲۰۰۸ در آمریکا و دیگری در قرن هفتم در قونیه اتفاق میافتد.
داستان اول کتاب مربوط به اللا روبینشتاین است که در بوستون آمریکا زندگی میکند. او یک همسر و مادر است که تمام وقت خود را صرف رابطه زناشویی و خانواده خود کرده است. با اینکه همسر اللا (دیوید) دندانپزشکی شناخته شده است و از نظر سطح معیشت در یک سطح ایدهآل قرار دارند اما صمیمیت و عشقی در میان آنها وجود ندارد. اللا این موضوع را به خوبی درک کرده بود و همه اولویتهای خود را تغییر داد و فقط به فکر بچههای خود بود. رابطه اللا با خانوادهاش هم خوب نبود و رابطه زناشوییاش نیز در خطر بود. طبق تشبیه کتاب، اللا شبیه یک برکه بود، یک برکه راکد. در این میان اللا بنا به دلایل مختلفی تحت عنوان یک ویراستار شروع فعالیت میکند و باید کتابی را که به او داده میشود را بخواند و درباره آن گزارشاتی را تهیه کند. یکی از رمانهایی که زندگی او را برای همیشه تغییر داد رمانی بود که برای تهیه گزارش به او داده بودند که نام آن رمان " ملت عشق " بود. ابتدای این رمان، شعری از دفتر دوم مثنوی معنوی آمده است، که تاثیر عمیقی در اللا گذاشت. این شعر به صورت زیر است:
ما زبان را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
موسیا آدابدانان دیگرند
سوخته جان و روانان دیگرند
ملت عشق از همه دینها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست

دومین داستان این رمان در مورد عشق مولانا و شمس تبریزی است که در قرن هفتم اتفاق میافتد.
این رمان در چهار بخش نوشته شده است که این چهار بخش شامل:
خاک: پدیدههای عمیق، آرام و جامد زندگی
آتش: پدیدههای سوزاننده، ویرانکننده و نابودکننده زندگی
باد: پدیدههای ترک کننده و کوچنده زندگی
آب: پدیدههای سیال و جاری و متغیر زندگی
شمس تبریزی کسی است که زندگی مولانا را به شدت تحت تاثیر قرار داد و دنیای جدیدی را پیش روی او باز کرد. اولین دیدار شمس تبریزی و مولانا بسیار معروف و شناخته شده است و در آن شمس سوالی از مولانا می پرسد. آن سوال در متن این کتاب به صورت زیر نوشته شده است:
به نظر تو کدام یک از دو نفر والاتر است: حضرت محمد یا بایزید بسطامی؟
داستان این کتاب به همین شکل بین زندگی اللا و اتفاقات قرن هفتم در جریان است. در این بین اللا تحت تاتیر کتاب ملت عشق قرار میگیرد و تصمیم میگیرد که با نویسنده این کتاب یعنی عزیز زاهارا، از طریق ایمیل ارتباط برقرار کند و...

نقد کتاب ملت عشق
نویسنده کتاب ملت عشق الیف شافاک نویسنده فرانسوی ترک تبار است. الیف شافاک یکی از شناخته شدهترین و شجاعترین فمنیستهای ترکیه است. جالب است بدانید کتاب ملت عشق یک از پرفروشترین کتابهای این نویسنده است.
- در این رمان عشق به شکل بدون مرز در مکان و زمان جریان دارد و نویسنده با توجه به جهان بینی خود سعی بر تعریف عشق از گذشته تا حال را دارد.
- کتاب ملت عشق توانسته است که نظر بسیاری از افراد را به خود جلب کند و آنها را مشتاق به مطالعه و فکر کردن در رابطه بنماید.
- از آنجا که این کتاب یک رمان عارفانه، عاشقانه و فلسفی است اما برخی از افراد آن را کتابی معمولی میدانند و میگویند که این کتاب تنها توانسته است نظر عوام را به خود جلب کند.
- از نگاه دیگر افراد کتاب ملت عشق تنها روایتی از عشق نیست بلکه این کتاب، روایتی عارفانه از تمام زندگی میباشد. نویسنده در نوشتههای خود سعی دارد عصر مدرن را به گذشته پیوند دهد.
- به دلیل آن که داستان را از زبان اللا و با شخصیت اول شخص میخوانید، نمیتوانید به عنوان سوم شخص از بیرون به داستان و اتفاقهای آن نگاه کنید. به همین علت میتوان گفت که نویسنده تنها قصد دارد دیدگاههای خود را به قصد وارد کند و این تنها عقاید او است که رفتارها و شخصیتها را تعیین میکند.
- اگر کتاب را به خوبی مطالعه کنید میتوانید متوجه شوید که نویسنده مسیری را که برای جستجو در روح پیشنهاد میدهد منظورش همان طریقت تصوف است.
- به دلیل آن که دیدگاه نویسنده در نوشتههای او دخیل است میتواند موجب آسیب جدی به داستان واقعی رمان وارد نماید.
- نویسنده با استفاده از دو داستان موازی ولی در عین حال در دو زمان و مکان متفاوت توانسته است که شروع فوق العادهای را در ابتدای داستان خود ایجاد کند که همین امر موجب شده مخاطب دچار یکنواختی در طول داستان نشود و دو دنیای متفاوت را در این رمان تجربه کند.
- با مطالعه کتاب میتوانید متوجه شوید که نویسنده در طول داستان خود سعی دارد که همه اشیا و موضوعات جهان را در داستان خود به کار ببرد.

بهترین ترجمه ملت عشق کدام است؟
در ایران کتاب ملت عشق توسط چند مترجم ترجمه شده است. به طور کلی یکی از بهترین ترجمههای کتاب ملت عشق متعلق به ترجمه " ارسلان فصیحی " و انتشارات " ققنوس " است.

جملات ناب کتاب ملت عشق
کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار میبریم
همچون آینهای است که خود را در آن میبینیم
هنگامی که نام خدا را میشنوی
ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت بیاید
به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در ترس و شرم به سر میبری
اما اگر هنگامی که نام خدا را میشنوی
ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت آید
به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است
----------------------------------------------------------------------------
پیمودن راه حق کار دل است، نه کار عـقل
راهنمایت همیشه دلت باشد
نه سری که بالای شانههایت است
از کسانی باش که به نفس خـود آگاهـند
نه از کسانی که نفس خود را نـادیده میگیرند

برای آنکه به حق نزدیک شوید
باید قلبی به نرمی مخمل داشته باشید
و البته هر انسانی سرانجام نرم شدن را یاد میگیرد
بعضیها وقتی دچار تصادف میشوند
بعضیها وقتی به بیماری مهلکی دچار میشوند
و بعضیها وقتی درد جدایی را میچشند
همهمان فرصتی بهدست میآوریم تا قساوت قلبمان را نرم کنیم
اما فقط بعضیها هستند که به دنبال حکمت آن میگردند
و دلشان را نرم میکنند و بعضیها هم متاسفانه سنگدلتر میشوند

بهشت و جهنم را فقط در آن دنیا جست و جو نکنید.
هرگاه بتوانیم یک نفر را بدون حساب و کتاب دوست داشته باشیم
آن زمان در بهشتیم
و هرگاه با کسی منازعه کنیم
و دچار حسد و کینه و نفرت شویم
آن زمان در جهنم سقوط کردهایم.
-----------------------------------------------------------------
عمری که بی عشق بگذرد، بیهوده گذشته
نپرس که آیا باید در پی عشق الهی باشیم
یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی یا عشق جسمانی؟
از تفاوتها تفاوت میزاید.
حال آن که به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق
خود به تنهایی دنیایی است عشق
یا درست در میانش هستی، در آتشش
یا در بیرونش هستی، در حسرتش

انسان هر گاه نقصها، عیبها، هوسها و اشتیاقهای نفسش را شناخت
و قصد کرد اصلاحش کند، آن زمان به سفری درونی میرود
از آن به بعد چشمانش نه رو به بیرون، بلکه رو به درون میچرخد
به این ترتیب گام به گام به منزل بعدی نزدیک میشود
این منزل، از منظری، درست برخلاف منزل پیشین است
در این جا فرد به جای آن که مدام دیگران را مقصر بداند
همیشه تقصیر را در وجود خودش مییابد
در هر واقعهای خودش را میکاود و مقصر میداند
این پله، پله «عالمِ زیبا و منِ زشت» است.
--------------------------------------------------------------------
تسلیم شدن در برابر حق نه ضعف است نه انفعال
برعکس، چنین تسلیم شدنی قوی شدن است به حد اعلی
انسان تسلیم شده سرگردانی در میان موجها و گردابها را رها میکند
و در سرزمینی امن زندگی میکند.

عشق خدا به دریا میماند
هر انسانی به قدر ذاتش از آن آب بر میدارد
این که هر کسی چقدر آب بر میدارد
به گنجایش ظرفش بستگی دارد
یکی ظرفش خمره است
یکی دلو، یکی کوزه، دیگری پیاله.